"نیایش" ، نیاز روح است و "دعا" ، غذای جان .
در اینکه چه باید خواست و چگونه باید خواست، نیازمند رهنمود و تعلیم سا لکان واصل و عارفان کاملیم، یعنی امام معصوم و اولیای الهی .
"مناجات شعبانیه"، ره آوردی از آموزشهای سالکانه آن حجتهای الهی به رهروان راه معنی است .
"مناجات شعبانیه"، زمزمه مناجات است و شور دعا و سوز تضرع و روزنه امید.
گفتگو با خدایی است که راز درون و نیاز انسان و فرجام امور را میداند و پیش از آن که لب به سخن گشاییم، دفتر دلمان و کتاب نفسمان را میخواند و قلم تقدیرش به همه چیز و همه کس جاری است و سود و زیانها و افزایش و کاستیها به دست اوست .
الهی . . . ان حرمتنی فمن ذالذی یرزقنی و ان خذلتنی فمن ذا الذی ینصرنی . . .
خدایا! اگر محرومم سازی، کیست که روزیم دهد؟ و اگر خوارم کنی کیست که یاریم کند؟ از خشم تو به خودت پناه میبرم . اگر من شایسته رحمتت نیستم، تو سزاوار جود و بخششی .
در "مناجات شعبانیه" ، نیایشگر صاحبدل، خود را در برابر خدایی میبیند، بخشنده و رحمت گستر، رئوف و خطاپوش، رحیم و پوزشپذیر، که نه میتواند دل از عطای او برکند و نه از عفو او بر خطاها نومید شود . زبان عذر خواهی او از خدا بلند است و دامن حسناتش کوتاه .
زبان ، زبان عشق و شیدایی است:
خدایا! اگر میخواستی خوارم کنی، هدایتم نمیکردی، اگر میخواستی رسوایم کنی از عقوبت دنیا معافم نمیکردی . . .
خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست به دامان عفوت میزنم،
اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشتباز خواست میکنم .
اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که دوستت دارم . . .
هر چند در کنار طاعتت، عملم کوچک است، اما امیدم بسی بزرگ است، پس چگونه میتوانم از آستانت تهیدست و محروم برگردم؟
اوج فرازهای بلند این دعا آنجا ست که امام از خدایش"کمال انقطاع" میطلبد، از همه بریدن و به او پیوستن، جز فروغ او را ندیدن، چشم دل به نور کبریایی روشن ساختن، حجابهای نور را گسستن و به معدن عظمت رسیدن و جان را معلق درگاه ربوبی ساختن و به درگاه عزت و قدس او آویختن و در خلوت خدا، همدم او شدن و مدهوش جلال الهی گشتن . . .
الهی! هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک . . .
خدایا نهایت بریدن از غیر تو و پیوستن به خودت را روزی ام ساز و چشم های قلبمان را با نظاره به خودت روشن ساز...
"مناجات شعبانیه" شکوه از جداییها و دور افتادنها و غفلتها و به خواب رفتنهاست . و انسان، تردیدی میان کیفر الهی، دوزخ را در چشم انداز قرار میدهد و پاداش خدا، به بهشت فرا میخواند .
تا یار، که را خواهد و میلش به که باشد!
و پایان دعا، خواستهای چنین است:
خدایا! مرا به فروغ نشاط انگیز عزت خویش بپیوند، تا تنها شناسای تو باشم و از غیر تو روی برتابم و تنها از تو ترسم و بیم تو داشته باشم.
این است که همه امامان، بیاستثنا، زبانی مترنم و دلی مشعوف به این دعا داشتهاند و مناجات شعبانیه، با این حقایق ناب عرفانی و لحن و زبانی شیدایانه، "سرود شوریدگی" آن پیشوایان بوده است .
این است: رمز تغزل ائمه با این نشید آسمانی و سرود عرفانی!
التماس دعا
.: Weblog Themes By Pichak :.