سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 88/11/8 | 12:40 عصر | نویسنده : ...

آنقدر نیامدی که سحرگاه جمعه هم  ... همچون غروب آن دلگیر شد دگر

دلم گرفته و هر سوی خانه‌ام ابریست

دلم گرفته و گریه دوای دردم نیست

حریف نی لبک و سوز دل نمی‌گردم

ولی درون دلم بذر صبر پروردم

خداست شاهد این حرف و عشق می‌داند

که روز جمعه نگاهم به جاده می‌ماند

به آتشی که دلم را همیشه سوزانده است

دوای درد عدالت کنار در مانده‌ست

دری است فاصله من و یک سبد رویا

دری است فاصله من و یوسف زهرا(س)

دلم گرفته، دقایق هنوز در راهند

و عاشقان شقایق هنوز در راهند

دلم گرفته، کسی نیست، جاده بی‌رنگ است

دلم گرفته و این قلب ساده بی‌رنگ است

همیشه مانده‌ام اینجا، همیشه می‌مانم

عبور می‌کند آیا کسی؟ نمی‌دانم!

 




  • پنجه آفتاب
  • شرم
  • ضایعات